لذت ترس
بچه های بد شانس1

ویولت،کلاوس و سانی بولدر به تازگی مادر و پدرشان را در آتش سوزی از دست دادند و پدر و مادرشان وسیعت کرده بودند که آنها را پیش یکی از فامیل ها که در شهر هستند بگذارند. ولی تنها فامیلی که در شهر زندگی می کرد شخصی به نام کنت الاف است!کنت الاف آنها را مجبور می کند که کارهای خانه را انجام دهند،غذا درست کنند و بر روی زمین بخوابند.آقای پو که کارهای اداری بچه ها را انجام می دهد گفته تا ویولت به سن قانونی یعنی 18 سالگی نرسد نمی تواند ارث مادر و پدرش را بگیرد.کنت الاف سانی را شبانه در قفسی می اندازد و از بالای ساختمان آویزان می کند.او می گوید که تا در نمایش ویولت سند ازدواج را امضا نکند سانی را آزاد نمی کند.او به همسایه ی بغلی اش که قاضی است می گوید که باید نقش قاضی را بازی کند و قاضی هم که از خدا خواسته بود که در یک نمایش شرکت داشته باشد ، ولی از تقشه ای که کنت الاف داشت خبر نداشت.نقشه این بود که در نمایش ویولت سند ازدواج را امضا کرده و تا با هم ازدواج کردند آن پول مال او می شد...


ادامه مطلب
توسط ramtinf80 | لينک ثابت | موضوع: <-PostCategory-> |

کپی برداری بدون ذکر منبع غیر مجاز می باشد
Www.NazTarin.Com & Www.LoxBlog.Com